سؤال: اخبار مدح و ذم اهل بصره چگونه باهم قابل جمع است؟
جواب: آنچه در خطبه سیزدهم نهج البلاغه از مذمّت اهل «بصره» آمده است، قسمتى از آن مربوط به تأثیر آب و هوا و موقعیّت شهر و وضع اجتماعى آن جا (که بندرگاه بود; و محل ورود انواع فرهنگها و افکار و اخلاق آلوده، که به طور طبیعى در آن جا و مانند آن بوده و هست) مى باشد ولى بخشى از آن مربوط به صفات و روحیّات ساکنان آن جا بوده، که این قسمت لزومى ندارد در هر عصر و زمانى چنان باشد; بلکه اشاره به مردم همان عصر و همان زمان است که به آسانى تسلیم برنامه هاى زشت و نفاق افکن «طلحه» و «زبیر» شدند و پیمان خود را با على (علیه السلام) شکستند و آن همه کشته در این راه خطا، دادند. بنابراین مانعى ندارد که در اعصار دیگر، نیکان و پاکانى در آن جا باشند.
به همین دلیل در بعضى از روایات، مدح و ستایش این شهر نیز دیده مى شود; از جمله در خطبه اى که از امیرمؤمنان على (علیه السلام) نقل شده، ضمن بر شمردن بخشهایى از حوادث سختى که بر این شهر مى گذرد مى خوانیم که امام (علیه السلام) اهل بصره را مخاطب ساخت و فرمود: خداوند براى هیچ یک از شهرهاى مسلمین شرافت و کرامتى قرار نداده، مگر این که در شما برتر از آن را قرار داده است... قاریان شما بهترین قاریان قرآنند و زاهدان شما بهترین زاهدان، عابدان شما بهترین عبادت کنندگان و تاجران شما بهترین و صادقترین تاجرانند... کودکان شما باهوش ترین و زنان شما قانع ترین زنانند.( 1) هیچ منافاتى ندارد که قوم و ملّتى بر اثر برخوردار شدن از تعلیم و تربیت کافى و خودسازى و تهذیب نفوس، رذایل اخلاقى را کنار بگذارند و به سوى فضایل گام بردارند; به خصوص این که مفاسد اخلاقى آنها رسوایی هایى همچون جنگ جمل و پیامدهاى نامطلوب آن به بار آورد و آنها را تکان دهد و بیدار کند.
نظرات شما عزیزان:
نوشته: m.r در: چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, |
|